بسم الله الرحمن الر حیم
با سلام و آرزوی قبولی عبادات تمامی شما دوستان عزیز
و پیروزی و بهروزی شما ...
در ادامه مبحث قبل خدمتتان عرض کنم که از این مقال به بعد بنده به تشریح دلایل نا معتبر بودن شبهات و اتهاماتی که به قرآن وارد میشود در حد توان می پردازم ... امیدوارم در این راه از معاونت و یاری شما دوستان عزیز و همچنین ابراز نظر دوستان موافق و مخالف بهره مند گردم.
مخالفان قرآن در ادعاهای تازه وجدید خویش به موضوع فصاحت و بلاغت قرآن تاخته اند و آنرا غیر واقعی و تنها ادعای مسلمین دانسته اند !
حال میخواهیم ببینیم که آیا این امر تنها ادعای اسلام و توهم مسلمانان است یا خیر ؟؟؟ خود قرآن در این امر و برای اثبات آن به نوعی هماورد طلبیده است و ناتوانی مخالفین برای آوردن کتابی مانند خود را دلیل عجز آنان در درک شاءن کتاب و همچنین آسمانی بودن و غیر قابل تقلید بودن آن میداند. اما آیا مخالفین هرگز توانسته اند کتابی در حد قرآن یا لااقل قابل مقایسه با آنرا بیاورند ؟
حال برای بررسی این ماجرا به مرور تاریخ آنرا و حوادث مربوطه را تا جایی که بنده توان و اطلاع دارم جستجو میکنیم :
***************************
درسالهای ابتدایی رسالت پیامبر اسلام هستیم . محمد (ص) در آغاز ابلاغ آشکار پیام الهی خویش است . او مردم را به گرد خود جمع میکند و برای آنها آیه هایی از قرآن میخواند . جملاتی مسجع و خوش آهنگ که تا اعماق قلب آدمی نفوذ میکنند و او را منقلب میکنند.
تا اینجای کار شبیه شعر به نظر می آیند اما محمد هرگز نزد کسی درس نخوانده است !
هرگز کسی اورا در حال مطالعه کتاب یا نوشتن چیزی ندیده است ! پس چگونه او حالا شاعر شده است ؟ شاید در سفر های تجاری و ... ؟ ولی در همین سفرها نیز او تنها نبوده است اگر او مشغول آموختن شعر یا ... خواندن کتاب و ... اینطور مسایل میشد به حتم کسی اخبار آنرا می آورد و مردم مطلع میشدند .
هر چند که در دانایی و ذکاوت او کسی شک نداشته و او حاذق ترین و امین ترین فرد در مکه و اطراف و اکناف آن در حساب و کتاب و تجارت و قضاوت های اخلاقی و ... بوده است ! اما شعر مسئله دیگریست . آنهم این اشعار که ...
در واقع محمد جوان در آن روزگار کاملا" مورد توجه مردم بود وبه سبب اصل و نسب و شغل و جایگاه خاصی که داشت و همچنین ماجراهای فراوانی که او را در میان مردم مکه _ که در سرزمین عربستان مرکزیت داشت_ معروف و مشهور کرده بود ( مانند جریان میانجی گری کار گذاشتن سنگ اسود کعبه در میان سران قبایل ...)
اینکه محمد (ص) به طور قطع پیش کسی درس نخوانده بود و هرگز دست به قلم نبرده بود و کتابی نخوانده بود در میان مردم مکه و ... ماجرای پنهانی نبود و در تاریخ به صورت مسلم ذکر شده است اما واضح است که او آدم بی سواد ی_ به معنای خاص کلمه _ نبود و هوش و دانایی او زبانزد مردمی بود که او را می شناختند و یا از او شنیده بودند...
اما در عین حال گفتن جملاتی در آن سطح که برتر از تمامی اشعار معجزه گونه شعرای عرب بود که ممتاز ترین آنها را به دیوار کعبه آویخته بودند از محمد(ص) بسیار بعید بود و حتی غیر ممکن مینمود !
در ادامه تبلیغ رسالت پیامبری او با مشکالات عدیده ای روبرو شد . یکی از این موانع مبارزه های مخالفین بی نهایت جدی او از سران و بزرگان عرب بود که موقعیت خود را در خطر احساس میکردند. اما آنان در مواجه با جملاتی که محمد(ص) آنها را آیات قرآن و فرستاده خداوند معرفی میکرد دچار تضاد و سر در گمی شده بودند ...
این جملات کلمه های عادی و یا حتی اشعار قوی و منسجمی نبودند که تنها تاثیر گذار ی ادبی داشته باشند . این آیه ها در عین حالی که به سادگی از خداوند یکتا و پرستش او اعتقاد به داوری اخروی و... سخن میگفتند به صورت بی نظیری فصیح و بلیغ بودند و نیروی اعجاب انگیز روحانی در مخاطب تولید میکردند !!
این نکته ای بود که مخالفین متنفذ محمد(ص) را به طرز عجیبی متحیر و مستاءصل کرده بود... به طوری که از میان راههای مبارزه با این پدیده عجیب با سند قاطع تاریخ اطلاق شاعر و ساحر و جادوگر به محمد(ص) بیشتر نمود پیدا میکرد و آلت دست دشمنان او میشد !
آنها بارها آیات قرآن را پیش اساتید و بزرگان شعر عرب بردند و تا جایی که تاریخ گواهی میدهد _ حتی تواریخ نقل شده از غیر مسلمین و مخالفان ! _ آنها جز اظهار تعجب و حیرت در مقابل این کلمات عکس العمل دیگری نتوانستند نشان بدهند ...
مقدار کمی تحقیق و جستجو در منابع میتواند صحت گفتار فوق را به خواننده گان گرامی متذکر شود . حالا ابتدایی ترین سؤال ما از مخالفین جدید قرآن اینست که آیا آن مطالب تنها در رابطه با نوشته های عادی و یا ضعیف و بی مقدار در قرآن در مقابل محمد (ص) آورده شد ؟؟!!!
آیا نوشته هایی که شما آنرا به دور از فصاحت و بلاغت و عمق اعجاز آمیز میدانید واکنش های سران و بزرگان عرب را بر انگیخته بود ؟! آنهم در سرزمین شعر و شاعری و فصاحت ؟؟؟ ... مگر شما محمد(ص) را فقط یک آدم باهوش زرنگ نمیدانید که عقایدش را در میان مردم با زیرکی گسترش داد ؟
آیا چنین فرد باهوشی با یک سری سخنان کم مایه و به دور از فصاحت و بلاغت و... به نبرد شعرای و سخنوران شبه جزیره رفت و آنها را متعجب و حیران و درمانده نمود و در آخر مغلوب کرد ؟؟؟
قضاوت در این مورد را به عهده مخاطبین گرامی و محققان و جستجوگران حقیقت میگذارم و تا مقال بعدی و ادامه بحث شما را به دست حق تعالی میسپارم.
یا عالم به کل شیء
